شــهیــدِ اکبــــــــر "تارنمای تخصصی شهید اکبر چهره قانی"

شــهیــدِ اکبــــــــر      "تارنمای تخصصی شهید اکبر چهره قانی"
طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چهره قانی» ثبت شده است

شهید اکبر چهره قانی

(نفر سمت چپ:شهید اکبر چهره قانی)

هر کجا که طاغوتیان سرنوشت انقلاب را مورد تهدید قرار دادند، اکبر، جان خود را سپربلا کرد، در معرکه های سخت و خطرناک خرمشهر، و بعد در نبردهای خونین کردستان، از پاوه تا سردشت، همه جا، اکبر پیش قراول بود، همه جا حماسه خلق می کرد، همه جا ستارة رزمندگان از جان گذشته بود.هنگامی که صدام کثیف، به فرمان طاغوت ها و ابرقدرت ها به خاک عزیز ایران حمله کرد و نیروی کفر تا نزدیکی های اهواز پیش آمد، اکبر عزیز ما نیز همراه دوستان دیگر خود وارد نبرد شرف و افتخار شد و همه جا حضورش مشهود بود و وجودش مثل خورشید می درخشید.(منبع:tebyan.net)

(بخشی از کتاب رقصی چنین میانه میدانم آرزوست/نوشته شهید چمران)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۳ ، ۲۰:۲۷
خادم الشُّهدا

شهید اکبر چهره قانی(نفر اول از سمت راست:شهید اکبر چهره قانی)

اکبر، شهید بزرگوار ما، یک چنین زندگی آزاد و ثمربخشی را انتخاب کرده بود؛ آزاد و بدون ترس و وحشت از هیچ چیز و هیچ کس زندگی می کرد و فقط در مقابل خدا تسلیم بود و از هیچ قدرتی و ابرقدرتی نمی ترسید و زندگی دنیایی او و حیات اخروی او هر دو پربار و ثمربخش بود. را وقف راه خدا نمود و به همه جاذبه های زندگی و قید و بندهای حیات، پشت پا زد؛ آزاد زیست و آزادانه وارد معرکه نبرد شد و با سلطه شیطانی طاغوتیان به سختی درافتاد و همه جا در صحنه های جنگ حق و باطل، پیش قراول مبارزان از جان گذشته بود.(منبع:tebyan.net)

(بخشی از کتاب رقصی چنین میانه میدانم آرزوست/نوشته شهید چمران)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۳ ، ۲۳:۰۰
خادم الشُّهدا

شهید اکبر چهره قانی(شهید اکبر چهره قانی در حال بازگشت از ماموریت شناسایی که با هلی کوپتر انجام می شد)

تیراندازی شروع شد و توپ و موشک به سمت ما باریدن گرفت. من نیز مشغول مانور وحرکت بودم، گویی خواب و خیال بود، تانک ها و کماندوها فقط اشباحی بودند که در ذهنم می لولیدند، و من نیز بدون اختیار و ارادة خود، بر روی زمین می غلطیدم و می خزیدم و به اطراف تیراندازی می کردم و دیگر به اکبر توجهی نداشتم، فقط می دیدم که جز تیراندازی من صدای تیراندازی دیگری شنیده نمی شود؛ و تقریباً یقین کردم که اکبر عزیزم به شهادت رسیده است.(منبع:tebyan.net)

(بخشی از کتاب رقصی چنین میانه میدانم آرزوست/نوشته شهید چمران)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۳ ، ۱۱:۰۸
خادم الشُّهدا

شهید اکبر چهره قانی


اکبر چهره قانی در سال۱۳۳۷ در سوم شعبان مصادف با شب تولد امام حسین(ع) به دنیا آمد و مادرش نام اکبر را برای فرزند خود برگزید. اکبر پس از اخذ دیپلم تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به انگلستان برود. حتی محل سکونتش در شهری که می‌خواست به تحصیل بپردازد را هم اجاره کرد و کرایه آن را . پرداخت. همزمان با عزم اکبر برای رفتن به انگلستان، حرکت‌های انقلاب شروع و اوج گرفت. لذا در آخرین لحظات از رفتن منصرف و مبارزه با طاغوت را بر تحصیل بر انگلستان ترجیح  داد. و گفت تا پیروزی انقلاب اسلامی این آب و خاک را ترک نخواهم کرد . پس از پیروزی انقلاب ،عشق به اسلام و انقلاب او را در مسیر دیگری قرار داد و جزء اولین گروهی بود که به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و توسط شهید چمران تحت تعلیمات خاص نظامی قرار گرفت.
سپس وارد نیروی ویژه نخست وزیری شد و از آن طریق در اغلب جنگ‌های کردستان به همراه دکتر چمران شرکت جست تا اینکه جنگ تحمیلی آغاز شد و اکبر روز ۷مهر ۱۳۵۹ به همراه شهید دکتر چمران به خوزستان(اهواز) رفت و رزمش را با دشمن در ستاد جنگ‌های نامنظم آغاز کرد. سرانجام اکبر چهره‌قانی شب تاسوعا در حمله نیروهای اسلام برای شکست محاصره سوسنگرد به همراه دکتر چمران در پرخطرترین محور در حالی که در محاصره تانک‌های دشمن قرار گرفته بودند و طی آن دکتر چمران از ناحیه پا مجروح شد، در دفاعی دلیرانه در مقابل دشمن ایستاده و از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و شب تاسوعای حسینی(۲۶آبان ۱۳۵۹) در کنار دکتر چمران همانند علی اکبر امام حسین (ع) مزد مجاهدت خود را از خداوند متعالی گرفت و به فوز عظیم شهادت نائل آمد.

برگرفته از پایگاه خبری سراج 24

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۳ ، ۱۰:۴۹
خادم الشُّهدا