تصاویر منتشر نشده از شهید اکبر چهره قانی(1)
دوشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۰۸ ق.ظ
(شهید اکبر چهره قانی در حال بازگشت از ماموریت شناسایی که با هلی کوپتر انجام می شد)
تیراندازی شروع شد و توپ و موشک به سمت ما باریدن گرفت. من نیز مشغول مانور وحرکت بودم، گویی خواب و خیال بود، تانک ها و کماندوها فقط اشباحی بودند که در ذهنم می لولیدند، و من نیز بدون اختیار و ارادة خود، بر روی زمین می غلطیدم و می خزیدم و به اطراف تیراندازی می کردم و دیگر به اکبر توجهی نداشتم، فقط می دیدم که جز تیراندازی من صدای تیراندازی دیگری شنیده نمی شود؛ و تقریباً یقین کردم که اکبر عزیزم به شهادت رسیده است.(منبع:tebyan.net)
(بخشی از کتاب رقصی چنین میانه میدانم آرزوست/نوشته شهید چمران)